پخش [مهندسی مخابرات] فرایند ارسال اطلاعات صوتی یا تصویری|||متـ . توزیع 1|||* مصوب فرهنگستان اول
واژههای مصوب فرهنگستان
توزیع [زبانشناسی] ظاهر شدن یک واحد یا طبقه از واحدهای زبانی در مجموعهای از بافتهای زبان
[عمران و معماری] جعبه پخش - جعبه انشعاب [برق و الکترونیک] جعبه تقسیم [مهندسی گاز] جعبه تقسیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: form class
[برق و الکترونیک] مجرای پخش
[ریاضیات] هزینه ی توزیع، هزینه ی پخش
[حسابداری] هزینه های توزیع
[صنعت] ماتریس توزیع اطلاعات - ماتریسی که در آن نحوه توزیع اطلاعات در سازمان نشان داده می شود.
[ریاضیات] تابع توزیع به مفهوم کلی
[ریاضیات] تابع توزیع کمیت تصادفی
[ریاضیات] تابع توزیع زیرمجموعه های دستگاه
[عمران و معماری] نمودار پخش - نمودار توزیع