[ریاضیات] زاویه ی هادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جهتیاب [حملونقل دریایی] ابزاری که برای پیدا کردن زاویۀ بین امتداد محل استقرار ایستگاه جهتیاب تا منبع تابش الکترونیکی و شمال مغناطیسی در جهت حرکت عقربههای ساعت به کار ...
واژههای مصوب فرهنگستان
جهتیاب [علوم نظامی] ابزاری که برای پیدا کردن زاویۀ بین امتداد محل استقرار ایستگاه جهتیاب تا منبع تابش الکترونیکی و شمال مغناطیسی در جهت حرکت عقربههای ساعت به کار میرو ...
جهت یاب سایر معانی: (دستگاهی که جهت حرکت امواج رادیویی و لذا محل دستگاه فرستنده را پیدا می کند) سویاب، رادیو جهت یاب [عمران و معماری] راستیاب - جهتیاب [برق و الکترونیک] جهت یاب ...
[برق و الکترونیک] انحراف جهت یاب اختلاف بین سمت رادیویی مشاهده شده توسط جهت یاب با سمت واقعی فرستنده .
جهتیابی [حملونقل دریایی] روشی برای تعیین زاویۀ فرستندۀ امواج رادیویی با استفاده از آنتن بسیار دقیق و یک نشاندهندۀ سمت
چراغ راهنما [قطعات و اجزای خودرو] هریک از چراغهای چشمکزن زردرنگ در جلو و عقب و کنارهای خودرو که راننده برای آگاه کردن دیگران از تغییر مسیر خود از آنها استفاده میکنند ...
[ریاضیات] اعداد هادی
[ریاضیات] راستای مجانب
[ریاضیات] جهت مجموعه ی محدب
[نفت] جهت انحراف
[حسابداری] نشانه جهت جریان، نشانه جهت حرکت