فالج، فلج، وابسته به فلج، افلیج سایر معانی: فلجی، پراکافتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویژگی فرد مبتلا به متقارنفلجی؛ مربوط به متقارنفلجی [علوم پایۀ پزشکی]
واژههای مصوب فرهنگستان