کرجی پارویی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بطور تیره سایر معانی: چرک تاب
(جانورشناسی) دینگو (سگ وحشی استرالیا به نام لاتین canis dingo که گوش های کوتاه و دم پرمو و جارو مانند دارد)، یکجورسگ استرالیایی
تیره رنگ، چرک، چرک تاب، دودی رنگ سایر معانی: رنگ و رو رفته، کثیف نما، گرفته، دلگیر، مسکینانه، محقر و کثیف [نساجی] تیره رنگ - دودی رنگ - چرک
[ریاضیات] مشتق های دینی
[ریاضیات] آزمون دینی
صرف شام (یا ناهار)، خوراک خوردن، ناهار خوری
پیشوند: (شیمی) دارای دو گروه نیترو، دو نیترویی [dinitrobenzene]
[خاک شناسی] تثبیت نیتروژن مولکولی [آب و خاک] تثبیت ازت
شام حاضراست
لوازم سفره، لوازم وظروف شام یاناهار
چینی آلات (بشقاب و فنجان و غیره)، ظرف های خوراک خوری، کاسه بشقاب