شیطانی، اهریمنی سایر معانی: وابسته به شیاطین و عفریت ها، بدجنس، بدذات، شیطان خو، بدسرشت، بدسگال، بدجنسانه (diabolical هم می گویند)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی رحم، سفاک، با شرارت بی پایان، سبع، ژیان، ستمگر سایر معانی: (بسیار) ظالم، بسیار بد، نا خوشایند، زننده
دیواسا، دیوی، شیطانی، دیوانه
خبیی، جهنمی، دوزخی سایر معانی: (عامیانه) بسیار ناخوشایند، نفرت انگیز، بسیار بد، وابسته به عالم سفلی، شیطانی، اهریمنی
بادیو خویی، دیوخویانه، باشیطان صفتی
هیولا سایر معانی: (به طور نابهنجار) بزرگ، ستهم، عظیم، سترک، غول آسا، غول پیکر، ژنده، مهیب، هیولا مانند، هولناک، سهمگین، وحشت انگیز، شبست، شیطانی، اهریمنی، ددمنش، ددمنشانه، بسیاربد، دیو سیرت، ...
غول اسا سایر معانی: غول اسا
سردرپیش، ننگین، شرم اور سایر معانی: شرم آور، ننگ آمیز، خجلت آور، گست، هرزه، زننده
پست، فاسد، شریر، نالایق، بدذات، خیلی بد سایر معانی: خبیث، بدجنس، پست فطرت، فرومایه، از روی بدجنسی، خبیثانه، شریرانه، پست فطرتانه
شریرانه، بدکارانه