جنانکه زیان رساند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیان اور، اسیب رسان سایر معانی: زیان اور، اسیب رسان
مضر، موذی، پرگزند سایر معانی: آسیب آور، زیان بخش، پرزیان، گزایان، آسیب ناک
مضر، موذی، پر ازار سایر معانی: آسیب آور، زیانبخش، زیانمند، گزندآور، دردآور، گزایان، رنج آور
ناجور، ناراحت سایر معانی: زحمت آور، اسباب زحمت، مصدع، ناراحت کننده، دردسرآور، بی موقع
سمی، زهردار، سم دار سایر معانی: دارای سم، زهرین، زهر آگین، زهر آلود، (مجازی) مسموم کننده، زهرآمیز، زیانبار، مخرب
زهر، سم، سمی، مسموم کننده، مسموم، داروی سمی سایر معانی: عامل مسموم کننده