[حسابداری] کارت(کاربرگ)تجزیه و تحلیل هزینه های دوایر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] سربار کارخانه دوایر
اطلاعات سازمانی [علوم نظامی] اطلاعاتی که هر اداره یا سازمان دولتی برای انجام وظایف خود به آن نیاز دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] واحد تشکیلاتی
(گرایش زیاده از حد به بخش بخش سازی و پیروی از مقرارت هر بخش) فرشیم گرایی، بخش گرایی
(به بخش ها یا ادارات کوچکتر تقسیم کردن) فرشیم بندی کردن، بخش بندی کردن، بخش بخش کردن، بچند قسمت کردن، چند شعبه کردن
اداره اگاهی
[حسابداری] هزینه های مستقیم دوایر
(امریکا) اداره ی آتش نشانی (که معمولا از چند گروه آتش نشانی یا fire company درست شده است) [مهندسی گاز] اداره آتشنشانی
ادارات دولتی
[حسابداری] هزینه های غیر مستقیم دوایر
اداره اطلاعات، اداره ای که وظیفه اش جمع اوری اطلاعات است