(پیشاهنگی) سرپرست گروه شیر بچگان (زنی که جلسات شیر بچگان را سرپرستی می کند)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رِدْف [نجوم] پرنورترین ستارۀ صورت فلکی دجاجه و یکی از سه رأس مثلث تابستانی با قدر 1/2
واژههای مصوب فرهنگستان
(صنایع و شرکت ها و غیره) غیردولتی کردن، به بخش خصوصی سپردن، خصوصی کردن، از حقوق ملی محروم کردن، صنایع را از صورت ملی خارجکردن [حقوق] سلب کردن تابعیت، واگذار کردن به بخش خصوصی
عامل غیر طبیعی، تقلبی سایر معانی: مصنوعی
denaturant, n•واسرشت کننده
تقلیب [پزشکی] دگرگون ساختن خواص فیزیکی و فیزیولوژیکی مواد بهوسیلۀ حرارت یا پرتوهای ایکس یا مواد شیمیایی
واسرشتن [شیمی] تغییر ساختار چینخوردۀ صورتبندی پروتئینها براثر اُفت فعالیت زیستی آن
در موردالکل تقلیب، قلب ماهیت، مصنوعی سازی [شیمی] (در موردالکل ) تقلیب، قلب ماهیت، مصنوعى سازى [حقوق] قلب ماهیت کردن [نساجی] غیر طبیعی - غیر عادی
[نساجی] غیر طبیعی - غیر عادی
[نساجی] الکل صنعتی
[شیمی] الکل تقلیبی، الکل سوخت
عامل واسرشتن [مهندسی بسپار] عاملی که خواص پروتئین را در محلول آبی تغییر میدهد