هجومپذیر، قابل حمله سایر معانی: هجوم پذیر، قابل حمله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تصرف، نگاه داشتنی، قابل مدافعه سایر معانی: قابل دفاع، پذیرفتنی