گریز، فرار، ترک خدمت، بی وفایی سایر معانی: ترک، رها (سازی)، فرار (از خدمت ارتش یا انجام وظایف)، قال گذاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسو، خائن، بی وفا، ناسپاس، تسلیم شونده سایر معانی: (در اصل) التماس کننده، پناه خواه، بزدل، کم جرئت