دو دلی، تامل، درنگ سایر معانی: تردید، مولش، مکث
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ثبات عزم، عزم ثابت، استواری، رسو
در حال تعلیق، اندروایی، اویزانی سایر معانی: بلاتکلیفی، پا در هوایی، نامعلومی، انتظار، هیجان، شورمندی، انگیختگی، شورانگیزی، دلهره، دلواپسی، نگرانی، تعلیق، آویزش، آگیش، وقفه، سلب، معلق، مردد [ ...
دو دلی، حرکت نوسانی، اونگ نوسان سایر معانی: اونگ نوسان، حرکت نوسانی، دودلی
میل، ارزو، نیت، اراده، قصد، خواهش، خواست، وصیتنامه، مشیت، وصیت، اراده کردن، فعل کمکی'خواهم'، خواستاربودن، میل کردن، وصیت کردن، خواستن سایر معانی: تصمیم، عزم، اشتیاق، علاقه، رغبت، یازش، یازه، ...