[برق و الکترونیک] آرایه استوانه ای نوعی آنتن پویش الکترونیکی که در آن صدها دو قطبی عمودی در قالبهای استوانه ای و به شکل دایره کنار هم چیده شده اند. از آن به عنوان پرسشگر در سیستم کنترل رفت و ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] مختصات استوانه ای [ریاضیات] مختصات استوانه ای
چین استوانهای [زمینشناسی] چینی به شکل استوانه
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] چین استوانه ای یک مدل چین که از نظر هندسی می تواند توسط چرخش یک خط درون فضا موازی با خودش تعریف شود. مقایسه شود با: چین مخروطی. مترادف: چین استوانه ای.
[ریاضیات] پیچ استوانه ای
[برق و الکترونیک] روتور استوانه ای
[عمران و معماری] پوسته استوانه ای [ریاضیات] لایه ی استوانه ای
[عمران و معماری] پوشش با پوسته استوانه ای
[ریاضیات] رویه ی استوانه ای
[ریاضیات] تقارن استوانه ای
[ریاضیات] گوه ی استوانه ای
دارای دو سطح استوانه ای با محورهای موازی