تخفیف، نزول، تخ-فیف، برات را نزول کردن، تخفیف دادن، کاستن سایر معانی: (قیمت و غیره) تخفیف، کاهش بها، کم کردن (قیمت و کارمزد و غیره)، کاستن مبلغ وام (از سوی وام دهنده به شرط آن که وام گیرنده ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست کم گرفتن، به حداقل رساندن، کمینه کردن، کمینه ساختن، کوچک شمردن سایر معانی: کهینه کردن، کمینه نمایی کردن [کامپیوتر] کوچم سازی، کوچک کردن - کوچک نمودن یک پنجره تا حد امکان ؛ این کار به معن ...