مختصر، کوتاه و مختصر، اجمالی سایر معانی: کوتاه و بی ادبانه، رک، (در اصل) کوتاه، کوتاه شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] نمونه گیری منقطع
[آمار] طرحهای نمونه گیری کوتاه شده
انقطاع، کوتاه سازی سایر معانی: کوتاه سازی، انقطاع [آمار] کوتاه سازی
پوشانش پردهای [قطعات و اجزای خودرو] یکی از روشهای پوشانش سطح با رزین یا محلول یا تعلیق یا نامیزۀ رقیق که در آن، زیرآیند (substrate) بهصورت عمود بر پرده یا آبشاری فروریزنده، ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] تزریق پرده - دوغاب ریزی پرده ای - دوغاب ریزی مسدود کننده [زمین شناسی] پرده تزریق -دوغاب ریزی پرده ای، دوغاب ریزی مسدود کننده
سرزنش خصوصی زن از شوهر، سرزنش پس پرده، صحبت های خصوصی زن وشوهر، صحبت های پشت پرده سرزنش زن بشوهردررختخواب
کلام آخر [هنرهای نمایشی] آخرین جملۀ نمایش در پایان هر پرده
بازوبندپرده
[نساجی] توری پرده ای - پرده توری
[برق و الکترونیک] آنتن لوزی گون پرده ای نوعی آنتن لوزی شکل چند سیمه که در گستره وسیع بسامدی دارای امپدانس ثابتی است.
چوب پرده