[زمین شناسی] آبگذر استوانه،آبگذری که از زیرزمین می گذرد ودارای مجرای استوانه ای بوده وممکن است یک مجرائی ویا چند مجرائی ساده ومرکب باشد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] دریچه زیر آبی [زمین شناسی] دریچه زیر آبی
[زمین شناسی] سرریز أبرو
پل صندوقه ای، پل طاق پهن [عمران و معماری] آبروی صندوقه ای - آبگذر صندوقه ای [زمین شناسی] آبراهه سرپوشیده، آبگذر سرپوشیده، آبروی صندوقه ای، آبگذر صندوقه ای [آب و خاک] آبگذاری صندوقی (آبروصندو ...
[عمران و معماری] آبگذر سیفونی
جوی، اب رو، حفره، شیار دار کردن، قطره قطره شدن، اب رودار کردن سایر معانی: جویچه، مرزآب، فقر و فلاکت، مذلت، (شمع) ذوب شدن و جاری شدن موم، آب گذار (طرفین شیروانی که به ناودان ختم می شود)، آب ر ...
مسیل سایر معانی: بستر رود، مسیر آب، مجرای آب، آبگذر، ابرو، نهر [عمران و معماری] آبراهه - جوبچه - آبرو [زمین شناسی] کانال آب،آبراه - الف) یک کانال طبیعی به خوبی مشخص که بطور کامل یا بخشی توسط ...