(گیاه شناسی) تف حشره (ماده ی کف مانندی که توسط برخی حشرات روی برگ گیاهان ترشح می شود)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(خودمانی) خل، غیرعادی، پراشتیاق
خل، مجنون، شیفته، دیوانه، از جا در رفته، عصبانی سایر معانی: شوریده، کالفته، پریشان حال، هیجان زده، بی عقل، نابخرد، احمق، احمقانه، مرده ی چیزی، سخت خواهان، از خنده روده بر کننده، بسیار خنده د ...
مرد دیوانه سایر معانی: آدم دیوانه