[شیمی] شبکه مکعبی ساده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(باور قرون وسطی) روح خبیث ماده که با مردان خواب هم آغوش می شد (succuba هم می گویند)، افسانه جن یا دیو ماده ای که بصورت زن درامده وبامردان همخواب میشود
[عمران و معماری] مکعب آزمایشی
[ریاضیات] مکعب یکه
(انگلیس) رجوع شود به: cub scout
شاهنشین، الاچیق سایر معانی: (از ریشه ی عربی: القبه)، گوشه ی دنج، آلاچیق، خانه ی تابستانی [عمران و معماری] تورفتگی - شاهنشین - آلاچیق - آشیانه [آب و خاک] تو رفتگی
خشت، آجر، اجر گوشه گرد، آجر گرفتن سایر معانی: خشت پخته، آجری، به رنگ آجر، مثل آجر، با آجر ساختن یا فرش کردن، آجرکاری، (قدیمی - عامیانه) آدم خوب، اجرگرفتن [عمران و معماری] آجر [زمین شناسی] آج ...
تا پاسی از شب کار کردن، دود چراغ خوردن
تالار، اپارتمان، خوابگاه، خان، حجره، اتاق، اتاق خواب، فشنگ خوریاخزانه، دفترکار، در اطاق قرار دادن، جا دادن سایر معانی: مجلس، نشستگاه، قرارگاه، هر اتاق یا اتاقکی که برای کار ویژه ای به کار رو ...
سیگار، سیگارت سایر معانی: cigaret : سیگارت
قسمت، کوپه، تقسیم کردن سایر معانی: ( در فضایی که با دیوار به چند بخش کوچکتر تقسیم شده) اتاقک، (در قطار) کوپه، محفظه، جا، بخش، قطعه، مقوله، طبقه بندی، رده [ریاضیات] قسمت، بخش [آمار] بخش ...
شیطان، دیو، روح پلید، جنی، اهریمن، عفریت سایر معانی: روح خبیث، لبنگ، ابلیس، آدم خبیث، دیو سرشت، آدم شیطان صفت، ابلیس مانند، اهریمنی، شیطانی، آدم ماهر، آدم زبردست، خوره ی کاری، افسانه یونان خ ...