رمزنگاری [رایانه و فنّاوری اطلاعات] تبدیل یک متن آشکار به متنی رمزیشده با استفاده از کلید بهمنظور حفاظت از دادههای مهم در بربر مهاجمان و تأمین محرمانگی یا یکپارچگی یا احراز ...
واژههای مصوب فرهنگستان
رمزنگاری [رمزشناسی] تبدیل یک متن آشکار به متنی رمزیشده با استفاده از کلید بهمنظور حفاظت از دادههای مهم در بربر مهاجمان و تأمین محرمانگی یا یکپارچگی یا احراز اصالت پیام یا ش ...
رمز نویسی، پنهان شناسی سایر معانی: رمزنگاری، نهان نگاری (دانش نوشتن یا گشودن رمز) [کامپیوتر] رمز گذاری تکنولوژی رمز گذاری اطلاعات، به طوری که فرد غیر مسئول نتواند آن را بخواند . نگاه کنید به ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رمزنگاری مبتنی بر خم بیضوی [رمزشناسی] نوعی سامانۀ رمزنگاری کلید همگانی مبتنی بر ساختار ریاضی خمهای بیضوی
رمزنگاری با کلید عمومی [رمزشناسی] روشی برای رمزگذاری پیام که در آن از کلید عمومی و کلید مخفی استفاده میشود
[برق و الکترونیک] رمز نگاری کلید عمومی
رمزنگاری آستانهای [رمزشناسی] نوعی رمزنگاری که کلید آن در میان شماری از افراد مجاز تسهیم میشود و برای رمزگشایی، حضور حداقل مشخصی از آن افراد برای دستیابی به کلید لازم است ...
رمزنگاری دیداری [رمزشناسی] رمزنگاری اطلاعات بصری، اعم از تصویر و متن و جز آن، که برای رمزگشایی از آنها دستگاه بینایی انسان کفایت میکند و به رایانه نیازی نیست ...
تبدیل یک متن آشکار به متنی رمزیشده با استفاده از کلید بهمنظور حفاظت از دادههای مهم در بربر مهاجمان و تأمین محرمانگی یا یکپارچگی یا احراز اصالت پیام یا شناسایی یک هستار [رای ...
نوعی طرح رمزنگاری که با استفاده از توابع رمزنگاری مختلف، کارسازان را قادر میسازد سهم جدید خود را از کلید مخفی با مشارکت یکدیگر و بدون افشای کلید مخفی محاسبه کنند [رمزشناسی] ...