[ریاضیات] نوسان به طور بحرانی میرا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزورانه سایر معانی: ریاکارانه، از روی دورویی
سخت، بسختی، شدیدا
عرشه یا اتاقک یا مکانی در کشتی که به دلایل ایمنی یا امنیتی ورود به آن ممنوع است [حملونقل دریایی]
واژههای مصوب فرهنگستان