[آب و خاک] گاونما
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گاودانی، طویله
نوعی پامچال، گل خرغوس سایر معانی: (گیاه شناسی)، پامچال طبی، گاوزبان (نوعی پامچال اروپایی primula veris که گل های زرد یا ارغوانی می دهد)، رجوع شود به: marsh marigold
گل گاوزبان دم کرده
مغز همه رو خوردن
گله گاو، احشام و اغنام سایر معانی: (محلی) حیوانات اهلی روستایی (مانند گاو و گوسفند و اسب)، چهارپا، دام ها، رمه، ستور، احشام، گاوها (اعم از نر و ماده و اخته شده و گوساله)، گواره، (تحقیر آمیز) ...
پایا، بادوام، ثابت، دیرپای، خالد، ماندنی، پاینده سایر معانی: پر دوام، پایسته، دیرند، ماندگار، پایدار، همیشگی، نوعی پارچه ی با دوام (که در ساختن کفش و کیف کاربرد دارد)