خردل، خردل، ضعیف النفس، شکست خورده، ترسو و پست سایر معانی: نامردانه، بزدلانه، عاجزانه، زبون و ترسو، پست و بی دل و جرات، آدم بزدل یا نامرد، ادم ترسو وپست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پست و بزدل، بدکار و ترسو، نابکار، پست فطرت، دون، لئیم، کژدل، نامردانه، ناجوانمردانه، نامرد وار
ضعیف، ترسو، بزدل، جبون سایر معانی: کم جرات
اب زیر کاه سایر معانی: زیر جلی، نهانی، دزدکی، دزدانه، نابکارانه، خائنانه