[ریاضیات] خمینه ی مشتق پذیر پوششی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] گروه پوششی
[سینما] قدرت پوشش [نساجی] قدرت پوشانندگی ( پارچه )
[ریاضیات] رویه ی پوششی
[زمین شناسی] تکتونیک پوششی مجموعه تغییر شکل های حاصله بوسیله یک پوشش رسوبی را گویند که از پی سنگ اصلی خود جدا شده است
[ریاضیات] تبدیل پوششی
[ریاضیات] c-فضای پوششی
پوشش متناهی [ریاضی] برای مجموعۀ S، گردایهای (collection) متناهی از مجموعهها که اجتماع آنها شامل S باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] زیرپوشش متناهی
[نساجی] کفپوش - فرش
[ریاضیات] قطر پوشش
[ریاضیات] پوشش باز