شمردن، برشمردن، یکایک شمردن، بشمار اوردن، محسوب داشتن سایر معانی: یک به یک ذکر کردن، فهرست وار گفتن [ریاضیات] شمردن، برشمردن، شماره گذاری کردن، یک یک نام بردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی