روانشناسى : مشاوره، مشاوره، رهنمود، اندرز، مشورت [زمین شناسی] اندرز، مشاورهدو نفری، مشورت، تدبیر، پند دادن(به)، توصیهکردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روانشناس مشاورهای [روانشناسی] روانشناسی که در حیطههای تخصصی، نظیر مشاورۀ حرفهای و تربیتی و سالمندی و ازدواج، آموزش دیده است و برای ایجاد سازگاری در مُراجع ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[روانپزشکی] روان شناسی که مراجعین را راهنمایی می کند در زمینه های انتخاب شغل، همسر، مشکلات مدرسه و ... .
خدمات مشاوره [روانشناسی] یاری رساندن یک مؤسسه به خانوادهها ازطریق نصیحت و پیشنهاد و ارائۀ خدمات برای حل مسائل و مشکلات اجتماعی آنها ...
[بهداشت] مشاوره
مشاورحقوقی ,وکیل مشاور
(به ویژه در مورد امور آموزشی یا کاریابی یا مسائل شخصی) مشاور، اندرزگر، سگالشگر، رایزن، ناصح، مشیر، (حقوق) وکیل دادگستری، وکیل دادگاه، وکیل دعاوی (عنوان کامل آن: counsel(l)or-at-law)، (به ویژ ...
مشاورت
اندرزی که خوب است ولی انجامش دشوار یا نشدنی است
مشاورحقوقی، وکیل مشاور
مشاورۀ اجباری [روانشناسی] مشاورهای که فقط در مؤسساتی نظیر زندان قابل اجراست و عموما بیفایده است
مشاورۀ ناهدایتگر [روانشناسی] مشاورهای که در آن مشاور مُراجع را به ابراز احساسات و طرح مشکلات و تفسیر رفتارهای خود تشویق میکند تا خود او راهحل مشکلاتش را بیابد ...