[زمین شناسی] فرسایش کیهانی تجزیه تدریجی یا تخریب ناگهانی (فاجعه آمیز) سنگها در فضا بر روی سطح سیاره ای در نتیجه تقابل های موج ضربه ای تولید شده بوسیله ضربات با سرعت بالا ذرات به سطوح سنگی در ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[یوگا] قدرت کیهانی
(نجوم - فیزیک) پرتوهای کیهانی، اشعه ی کیهانی [شیمی] پرتوهاى کیهانی، اشعه ى کیهانی [سینما] پرتوهای کیهانی
بارش پرتوِ کیهانی [نجوم] آبشاری از ذرات ثانوی و فوتونها که در هنگام ورود پرتوِ اولیۀ کیهانی به جوّ زمین، براثر برخورد با مولکولهای هوا تولید میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تلسکوپ پرتوکیهانی [نجوم رصدی و آشکارسازها] هر ابزاری برای آشکارسازی و جهتیابی پرتوهای کیهانی
پرتوِ کیهانی ثانویه [نجوم رصدی و آشکارسازها] ترکیب کاملی از ذرات بنیادی که از برهمکنش ذرات اولیۀ پرتوهای کیهانی و هستههای اتمی موجود در جوّ تولید میشود|||متـ . ذرات ث ...
رسوب کیهانزاد [اقیانوسشناسی] رسوبات حاصل از تهنشینی غبارهای کیهانی یا ذرات ریز شخانهای در محیطهای رسوبی
رسوب کیهانزاد [زمینشناسی] رسوبات حاصل از تهنشینی غبارهای کیهانی یا ذرات ریز شخانهای در محیطهای رسوبی
مربوط به سرتاسر جهان، جهانی سایر معانی: جهانی (به ویژه در مورد کلیسا گفته می شود: کلیسای جهانی)، مربوط به سرتاسر جهان مخصوصا در موردکلیساها گفته میشود، عام
جهانی، سراسری، کروی سایر معانی: گرد، توپ مانند [کامپیوتر] همگانی، سراسری، کلی - (1) اصطلاح کلی به معنای قلمرو بسیار گسترده بر خلاف محلی . ( 2) مربوط به متغیری که نام آن به وسیله ی برنامه ی ا ...
فضای خارج از هوا یا جو زمین سایر معانی: فضا (فضای خارج از جو زمین)، برون فضا، فضای برونی، (پهلوی) اسپاش [برق و الکترونیک] فضای خارج فضای خارج از جو زمین .
ناخوشی همهگیر، همه جا گیر، جانگیر سایر معانی: جهانگیر، فراگیر، (بیماری که در ناحیه ی بزرگی پراکنده است) بیماری جهانگیر، بیماری فراگیر [زمین شناسی] عالمگیر،جهانگیر شرایط حاکم بر یک ناحیه جغرا ...