[مهندسی گاز] لائی مسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] میکای مس، کالکوفیلیت.
[زمین شناسی] نیکل مس، نیکلین.
[نساجی] عدد مس - ارزش مس
اکسید مس، لاسرخ
[برق و الکترونیک] پیل فوتوولتایی اکسید - مس نوعی پیل فوتوولتایی که عنصر حساس آن متشکل از لایه هایی از مس و اکسید مس است . بر خوردنور به پیل، ولتاژی را در آن ایجاد می کند .
آزمون مسسولفات [خوردگی] آزمونی برای تشخیص پوستههای اکسیدی (mill scale) ناشی از عملیات نورد گرم یا آهنگری بر روی آهن یا فولاد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] کات مس، کالکانیتت، زاج سبز - الف) ملانتریت. - ب) نامی که برخی اوقات برای سایر کانی های سولفاته مانند کوپیوپیت (سولفات آهن زرد) و گوسلاریت (سولفات آهن سفید) استفاده می شود. - ...
آزمون مِهِ نمکی شتابیافتۀ مس [خوردگی] نوعی آزمون خوردگی شتابیافته برای ارزیابی پوششهای حاصل از الکترونهشت و پوششهای آندی بر روی آلومینیم که در آن از مس&zw ...
سر پوست امریکای شمالی
بشقاب مسی، کلیشه مسی، صفحه مسی سایر معانی: کلیشه ی مسی، آنچه که به وسیله ی کلیشه ی مسی چاپ شود، روش گراور سازی و چاپ با کلیشه ی مسی، قلمزنی مس ,مس قلم زده
کارخانه مس سازی ,مسگرخانه