حراست (یا حفاظت یا نیکداشت) منابع طبیعی، حفاظت زیست بوم، (انگلیس) انجمن نیکداشت (که کارش سرپرستی امور مربوط به جنگل ها و رودها و آب های ساحلی و غیره است)، کمیسیون نگهداری جنگلهاوشیلات ومنابع ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
با صرفه، اندک، صرفه جو، مقتصد، میانه رو سایر معانی: مانبد، هزینه اندیش، مقرون به صرفه، صرفه جویانه، کم خرج، کم هزینه، ساده