تبار دوسویه [باستانشناسی] تباری که هم از جانب مادر و هم از جانب پدر تعیین میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
هم خون، از یک صلب، صلبی سایر معانی: consanguinous : هم خون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هم نیا، هم خون، هم تبار، خویش، خویشاوند (consanguine هم می گویند)، بسته ,همخون ,صلبی [زمین شناسی] همخون، خویشاوند (سنگ شناسی): صفت: همخونی یا خویشاوندی و مترادفی با ارجحیت کمتر برای هم ماگما ...
تباری که هم از جانب مادر و هم از جانب پدر تعیین میشود [باستانشناسی]