اتصال [رایانه و فنّاوری اطلاعات] مسیری در شبکۀ مخابرات که نشانک/ سیگنال را از کاربری به کاربر دیگر انتقال میدهد
واژههای مصوب فرهنگستان
اتصال، پیوستگی، وابستگی، نسبت، بستگی، رابطه، رشته، ارتباط، مخابره، ربط، پیوند، مناسبت، خویش، مقارنت سایر معانی: همبندی، جفت شدگی، همبندش، (وسیله ی ارتباط یا اتصال) بند، رابطه ی منطقی (یا طبی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] ضریب انشعاب
[کامپیوتر] ارتباط گرا
روانشناسى : پیوندگرا
انتقال بیاتصال [مهندسی مخابرات] انتقالی که در آن پیش از برقراری ارتباط یا در حین آن هیچ مدار ثابتی میان گیرنده و فرستنده برقرار نشود ...
اتصالات علوم نظامى : میله هاى رابط
[ریاضیات] التصاق آفین
[عمران و معماری] اتصال بازویی
[عمران و معماری] اتصال تماسی - اتصال نوع تماسی - اتصال برشی [زمین شناسی] اتصال تماسی، اتصال برشی
[عمران و معماری] اتصال پیچی
اتصال مثلث [فیزیک] اتصال سه قطعه الکتریکی در مداری که آرایش مثلثی دارد