[پلیمر] متمرکز کننده باریکه(پرتوها)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] دستگاه روینگ مالشی با نوار چرمی
[شیمی] چگالنده باز روانی
[نساجی] راهنمای جمع کننده
[نساجی] دستگاه تقسیم کننده تار عنکبوت چند نواری مجزا
وسیلهای که با گرماگیری، سیالی را از حالت بخار به مایع تبدیل کند [شیمی]
واژههای مصوب فرهنگستان