مفهوم [اصطلاحشناسی] واحد دانش که از ترکیب منحصربهفرد شماری مشخصه ضروری شکل میگیرد
واژههای مصوب فرهنگستان
حوزه مفهومی [اصطلاحشناسی] مجموعهای ناساختمند از مفاهیم که به لحاظ موضوعی با یکدیگر مرتبطاند
جایگاه مفهوم [اصطلاحشناسی] موقعیت یک مفهوم در شبکه مفهومی در رابطه با مفاهیم دیگر
[علوم دامی] بازدهی آبستنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعقلی، ادراکی
دارای نیروی بینش یا اندیش زایی، دارای عقل، تصورکننده ,تصوری
[ریاضیات] طراحی فکری
[حسابداری] مبانی (بنیادهای) نظری
استعارۀ مفهومی [زبانشناسی] استعارهای که بین یک حوزۀ مفهومی با حوزۀ مفهومی دیگر تطابق ایجاد میکند
[زمین شناسی] مدل مفهومی [آب و خاک] مدل مفهومی، مدل تصوری
[کامپیوتر] طرح مفهومی
[کامپیوتر] وسیله ای برای کار با نظریه ها بجای کار با اشیاء