رایانه [رایانه و فنّاوری اطلاعات] دستگاهی برای پردازش خودکار دادهها |||* پیشنهاد فرهنگستان دوم
واژههای مصوب فرهنگستان
بکمک کامپیوتر [صنعت] به کمک کامپیوتر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] طراحی کامپیوتری ؛ طراحی به کمک کامپیوتر [برق و الکترونیک] طراحی به کمک کامپیوتر [ کد] روشی برای ایجاد اصلاح و ذخیره یک طرح گرافیکی به کمک کامپیوتر، مانند طراحی مدارهای مجتمع از مد ...
[ریاضیات] نقشه کشی به کمک کامپیوتر
[برق و الکترونیک] مهندسی به کمک کامپیوتر [ سی ای ای ] کاربرد کامپیوتر ها و نرمافزارهای مختلف در تمام جنبه های مهندسی . با استفاده از کامپیوتر ها نوعاً ایستگاه های کاری و نرم افزارهای مناسب م ...
[کامپیوتر] تعلیم به کمک کامپیوتر [برق و الکترونیک] آموزش به کمک کامپیوتر استفاده از یک کامپیوتر با تعاد زیادی پایانه ی دانش آموزی متصل به خط برای جایگزینی یا مکمل شدن با آموزش سر کلاسی. ...
[کامپیوتر] تولید به کمک کامپیوتر [برق و الکترونیک] ساخت و تولید به کمک کامپیوتر [ کم] به کارگیری کامپیوتر و نرم افزارهای مناسب برای کمک به ساخت محصولات و یا فراوری مواد شیمیایی . استفاده از ...
[صنعت] مهندسی تولید به کمک کامپیوتر
[برق و الکترونیک] نمونه سازی به کمک کامپیوتر تشکیل مدلهای سه بعدی محصولات یا قالبهای ریخته گری محصولات از طریق تعریف پیاپی اجسام سه بعدی در لایه هایی که در مراحل مختلف فرایند و تحت کنترل کام ...
[صنعت] کنترل کیفی به کمک کامپیوتر
معمار کامپیوتر
معماری رایانه [رایانه و فنّاوری اطلاعات] طرح و مشخصات کلی سامانۀ رایانه که نشاندهندۀ بخشهای عمدۀ آن مانند حافظه و پردازشگر مرکزی و چگونگی ارتباط بین آنها باشد|||متـ . معماری ...