فشردهسازی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند کوچکسازی اندازه پرونده، اعم از نوشتاری و نگارهای و صوتی و ویدیویی |||متـ . فشردهسازی دادهها data compression ...
واژههای مصوب فرهنگستان
اختصار، تراکم، ضغطه، فشردگی، فشرده سازی، فشار، متراکم سازی، هم فشارش، بهم فشردگی سایر معانی: چلاندگی، همفشردگی [عمران و معماری] فشار - تراکم - فشردگی - بهمفشردگی - فشار بر هم [کامپیوتر] فشرد ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مفصلخشکانی فشاری [اَرتاپزشکی] مفصلخشکانی با وارد آوردن فشار زیاد بر دو سر استخوانها
[نفت] منحنی فشار
[زمین شناسی] گسل فشارشی یک اصطلاح کلی برای گسلی که بوسیله تراکم پوسته جانبی بوجود آمده است. مثلاً یک گسل معکوس، استفاده کمی دارد. مقایسه شود با: گسل کششی( tension fault). ...
[عمران و معماری] بال فشاری - سپر فشاری - عضو فشاری
گیرانش تراکمی [قطعات و اجزای خودرو] در موتورهای دیزلی، آغاز فرایند احتراق در سیلندر بدون استفاده از جرقه که با پاشش سوخت به درون هوای داغ متراکم صورت میگیرد ...
[عمران و معماری] عضو فشاری
علوم مهندسى : قالب ریختن تراکمى
[زمین شناسی] هم فشارش ،بهم فشردگی ،متراکم سازی ،تراکم ،اختصار عملیات کاهش اندازه یک فایل. در فنون فشردگی گروههای تکراری بایت یا بیت حذف می شود یا طرحهای مختلفکدگذاری ارایه می شود.
(موتورهای درون سوز) ضریب تراکم یا همفشردگی (نسبت چگالی هوا قبل و بعد از همفشارش توسط پیستون) [خودرو] نسبت تراکم [سینما] نسب کمپرس [برق و الکترونیک] نسبت تراکم نسبت تقویت در سطح سیگنال مرجع ب ...
[عمران و معماری] آرماتور فشاری