مخفف، اختصار، کوته سازی، تلخیص سایر معانی: کوتاه سازی، کوته نوشت، مخفف سازی، خلاصه، متن مختصر شده، ملخص [زمین شناسی] کوتاه شده کمبود مراحل پایانی وابسته به رشد شناسی، در طول مسیر تکامل . [نس ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختصار، خلاصه، کوتاهی، مجمل سایر معانی: کوتاهی اختصار، مجل
فصل، کتاب، دفتر، سفر، فصل یاقسمتی از کتاب، رزرو کردن، در کتاب یادفتر ثبت کردن، توقیف کردن سایر معانی: (در کتاب های بزرگ) بخشی که خود چند فصل دارد، دستک، دفتر روزانه، موضوع یا مطلب به خصوصی، ...
کاتالوگ، کتاب فهرست، فهرست نامه، فهرست مدون، فهرست کردن سایر معانی: فهرست [حسابداری] کاتالوگ [نساجی] کاتالوگ - دفترچه راهنما
خلاصه، تغلیظ، جمع شدگی، چگالش، تکاثف سایر معانی: (شیمی) چگالش، تراکم، تراکمی، (نگارش) تلخیص، کوته سازی، اثر تلخیص شده، (گاز و بخار و غیره) تغلیظ، میعان، تبدیل گاز به آبگونه، تقطیر، (هواشناسی ...
رساله، کتاب راهنما، کتاب دستی سایر معانی: راهنمانامه، (کتاب مراجعه که اصول چیزی را معمولا به ترتیب الفبا شرح می دهد) دست نامه، کتاب دم دستی، کتاب مبانی، پایه نامه، دستینه (guidebook هم می گو ...
تایر روکش شده، روکش کردن، روکش زدن سایر معانی: (تایر اتومبیل) دوباره روکش کردن (retread می گویند)، مخفف: recapitulate، روکش کردن لاستیک
خلاصه، شرح، زمینه، طرح، ملخص، مسوده، انگاره، طرح اولیه، طراحی کلیات، طرح خلاصه، نقشه ساده، پیش نویس ازمایشی، مسوده کردن، پیش نویس چیزی را اماده کردن، طراحی کردن، طرح ریزی کردن، طرح کردن سایر ...