قسمت، کوپه، تقسیم کردن سایر معانی: ( در فضایی که با دیوار به چند بخش کوچکتر تقسیم شده) اتاقک، (در قطار) کوپه، محفظه، جا، بخش، قطعه، مقوله، طبقه بندی، رده [ریاضیات] قسمت، بخش [آمار] بخش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واگن کوپهای [حملونقل ریلی] واگنی که به اتاقکهای متعدد تقسیم شده باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
قسمت قسمت، کوپه دار
مدلسازی اتاقکی [مهندسی پزشکی] نوعی مدلسازی بر پایۀ تحلیل سامانههای حیاتی ازطریق انتقال محلول از یک اتاقک به اتاقک دیگر ...
حیطهبندی ۲ [رمزشناسی] نوعی گروهبندی غیرسلسلهمراتبی اطلاعات حساس برای واپایش دسترسی دادهها که دقیقتر از دستهبندی امنیتی سلسلهمراتبی عمل میکند ...
بخش بخش شدن روانشناسى : بخش بخش کردن
[عمران و معماری] طبقه هاضم
[سینما] فیلمدان دو محفظه
جعبه پیشخوان [قطعات و اجزای خودرو] صندوقچهای در پیشخوان/ داشبورد خودرو در سمت سرنشین برای قرار دادن وسایل کوچک موردنیاز در آن |||متـ . جعبه داشبورد ...
[سینما] محفظه فیلمدان
[عمران و معماری] کوپه تکریلی - کوپه یکریلی
شاهنشین، الاچیق سایر معانی: (از ریشه ی عربی: القبه)، گوشه ی دنج، آلاچیق، خانه ی تابستانی [عمران و معماری] تورفتگی - شاهنشین - آلاچیق - آشیانه [آب و خاک] تو رفتگی