خنثیسازی فرماندهی و نظارت و ارتباطات و اطلاعات [علوم نظامی] شناسایی و بهرهبرداری و خنثیسازی نشانکها/ سیگنالهای ارسالی فرماندهی و نظارت و ارتباطات و اطلاعات دشمن ...
واژههای مصوب فرهنگستان
فرماندهی و نظارت و ارتباطات و اطلاعات [علوم نظامی] هدایت نیروهای تحت امر و اعمال اقتدار بر آنها توسط فرمانده، شامل بهکارگیری ارتباطات و ارائۀ بهموقعِ اطلاعات از منابع اطلاعاتی و ...
فرماندهی و نظارت و ارتباطات و رایانه و اطلاعات [علوم نظامی] کلیۀ تأسیسات و تجهیزات رایانهای و ارتباطی و نشاندهندهها و سامانههای اطلاعاتی که برای پشتیبانی از عملیات نظ ...
فرماندهی و نظارت [علوم نظامی] هدایت نیروهای تحت امر توسط فرمانده برای انجام مأموریت محولشده||| اختـ . فون C2
کامپیوتر : فایلcommand.com [کامپیوتر] فایل COMMANDCOM
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سامانۀ انهدام بهفرمان [علوم نظامی] سامانهای که موشک یا پهپاد یا سایر پرندههای بدون سرنشین را در هنگام بروز نقص فنی، برای جلوگیری از آسیبهای جانبی، منفجر میکند|| ...
اقتصاد دستوری [اقتصاد] نظامی که در آن دولت نقش بازار را ایفا میکند و درمورد نوع و مقدار کالاها و خدماتی که باید تولید و عرضه شود تصمیمگیری میکند ...
[برق و الکترونیک] هدایت فرمانی نوعی سیستم هدایت موشکی که اطلاعات مربوط به جهت پرواز را از نقطه ای بیرون از موشک برای آن ارسال می کند . اطلاعات لازم برای کنترل عملکرد موشک با استفاده از روشها ...
زبان فرماندهی [کامپیوتر] زبان دستور ی، زبان فرمان
[کامپیوتر] خط فرمان - خط فرمان - محلی که کاربر می تواند فرمانهای سیستم عامل را بنویسد ( نگاه کنید به شکل ) . MS-DOS و UNIX ( در شکل اولیه ی خود ) کاملاً به خط فرمان خود متکی هستند. بر خلاف g ...
(در نمایشات و برنامه های هنری) ارائه ی برنامه (بنابه درخواست یا دستور یا سفارش قبلی)، برنامه ی سفارشی
پاسگاه فرماندهی [علوم نظامی] قرارگاهی که در آن، فرمانده و ستاد، هدایت یگان را بر عهده دارند