بازیگر کمدی [سینما و تلویزیون] هنرمندی که در نمایشهای شوخناک یا فیلمهای کمدی ایفای نقش میکند|||متـ . شوخبازیگر
واژههای مصوب فرهنگستان
کمدینویس [هنرهای نمایشی] نویسندۀ شوخنامه|||متـ . شوخنامهنویس
نویسنده نمایش های خنده دار سایر معانی: هنر پیشه ی نقش های مضحک، هنر پیشه ی کمدی (شادمایش)، کمدین، بازیگر خنده آور، (عامیانه) شوخ، لوده، نوینسده نمایش های خنده دار، هنرپیشه نمایش های خنده دار ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مسخره، لوده، مقلد، دلقک شدن، مسخرگی کردن سایر معانی: دلقک بازی در آوردن، لودگی کردن، دست انداختن و شوخی کردن، ادا و اطوار در آوردن، (در اصل) دهاتی، روستایی، آدم پخمه، بی عرضه
شوخ، دلقک سایر معانی: دلقک
هنرمندی که در نمایشهای شوخناک یا فیلمهای کمدی ایفای نقش میکند|||متـ . شوخبازیگر [هنرهای نمایشی]