پنبه رسان، مایه رسان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] شکم پارچه - لبه کار
[نساجی] پود - نخ پود - پر کردن
[نساجی] پارچه صافی - منسوج صافی [معدن] پارچه صافی (عمومی فرآوری)
[نساجی] نوار سوزنی کارد
زربفت، زری
[نساجی] پارچه گرافیتی
پارچه ی علفی، پارچه ای که از الیاف گیاهی (مثل کنف و بوته ی شاهدانه) ساخته شود، پارچه گونی
کفن سایر معانی: خلعت، کفن، خلعت، رخت گور
[نساجی] پارچه خام
[نساجی] پارچه پنبه ای خام
[نساجی] نوعی پارچه پنبه ای با کیفیت خوب و ساده باف با سطح پرزدار ( معمولا کرمی رنگ برای قایق رانی و تنیس و عموما ورزشی )