[عمران و معماری] قفل اشکاف - قفل کمد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گنجه ی ملافه ها (و حوله و رومیزی و غیره)
مستراح، توالت، ابدست خانه، مبال، کناراب، ادب خانه، w ابریز، مستراح، مبال [عمران و معماری] آبریزگاه - توالت
گرمابه، حمام سایر معانی: مستراح
(خودمانی) مرد همجنس باز که لباس زنانه می پوشد
کمد، میز ارایش، میز کشودار واینه دار، میز یاقفسه اشپزخانه سایر معانی: (کسی که به روش به خصوصی لباس می پوشد) - پوش، (تئاتر و غیره) دستیار لباس، (کسی که چیزی را می آراید) ویترین آرا، زخم بند، ...
نگه داشتن، بزندان افکندن سایر معانی: زندانی کردن، حبس کردن، محبوس کردن، به زندان انداختن، (مجازی) محدود کردن، در تنگنا گذاشتن [حقوق] زندانی کردن، حبس کردن
قفسه قفل دار، قفل کننده سایر معانی: (در رختکن ها و غیره) قفسه ی فلزی (که لباس و غیره را در آن قرار می دهند)، صندوق (قفل دار)، (شخص یا چیز) قفل کننده، کلون گر، رجوع شود به: footlocker، قفسه ق ...
ساختمان مجاور ساختمان اصلی، بنای فرعی، منزل یا حیاط پهلویی یا دور افتاده
جدا کردن، تجزیه کردن، توقیف کردن سایر معانی: رجوع شود به: sequester، مصادره