تلیک کردن [رایانه و فنّاوری اطلاعات] زدن ضربه با انگشت بر روی دکمۀ اصلی موشی یا بر افزارۀ اشارهای دیگر
واژههای مصوب فرهنگستان
[سینما] ایست تقه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] فشار دکمه ی ماوس چپ دست . ( یا فشار دکمه ی راست دست، اگر ماوس مورد نظر برای فرد چپ دست تنظیم شده باشد ) .
(عامیانه) مجذوب یکدیگر شدن، با هم اخت شدن، از هم خوش آمدن
فراست، بینایی، فهم، بصیرت، بینش، درون بینی، چشم باطن سایر معانی: هشیواری، (روان شناسی: آگاهی به وضع روحی و دماغی خود) روان آگاهی، نزدیک، درمدنظر، آشکار [روانپزشکی] بینش
چهار گوش، چهار گوشه، مجذور، منشور قائم، چهار گوشه، چهار گوش، چهار یک سایر معانی: مربع، چهاربر، (جانور شناسی) استخوان چهار گوش، فک بند، مربع کردن، چهار گوش کردن، به قطعات مربع بخش کردن، (با: ...
(مهار کردن موشک یا هواپیما و تلویزیون و غیره از راه دور با امواج رادیویی) کنترل از راه دور، دور لگام، دور واپاد، دور فرمان، کنترل از دور [عمران و معماری] کنترل از راه دور [برق و الکترونیک] ک ...
افزارهای که بر روی کمان دوخم نصب میشود تا کمانگیر متوجه شود که کمان را به اندازۀ کافی کشیده است [ورزش]
ضربهای که با انگشت بر روی دکمۀ اصلی موشی یا بر افزارۀ اشارهای دیگری مانند لَت لمسی میزنند [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
زدن ضربه با انگشت بر روی دکمه اصلی موشی یا بر افزاره اشارهای دیگر [رایانه و فنّاوری اطلاعات]