نهان بین، روشن بین سایر معانی: وابسته به نهان بینی یا روشن ضمیری، ژرف بین، روشن ضمیر، غیب بین، غیب گو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیب گو، فالگیر
طالع بین، پیشگو سایر معانی: پیشگو
پیشگویی کننده سایر معانی: پیشگویی کننده
ساحر، جادو گر سایر معانی: کندا
جادو، جادو گر، نابغه، طلسمگر سایر معانی: (در رشته ی بخصوص) چیره دست، متبحر، خبره، استاد، جادویی، اسرارآمیز، (انگلیس ـ عامیانه) عالی، معرکه، مسحور کننده، (دراصل) حکیم، دانشمند، ساحر، افسونگر ...