خود سری سایر معانی: شیطنت بدذاتی، شرارت، نافرمانی، فضولی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خود رایی، خود سری، اطمینان بیش از حد سایر معانی: اطمینان بیش از حد
دقایق، نکته دقیق در ایین رفتار سایر معانی: (رفتار یا مراسم) ریزه کاری، (جمع) نکات دقیق، دقت
خشونت، خشونت در رفتار سایر معانی: بی تربیتی، وحشیگری، گستاخی، بی ادبی، درشتی، تندی، خامی
شایستگی، زیبندگی