(امریکا - خودمانی) زود خشمی، زود رنجی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه، قالب، قد، سایز، چسبزنی، میزان، مقدار، بر اورد کردن، اهار زدن سایر معانی: (جامه و کفش و کلاه و غیره) اندازه، بزرگی، زیادی، کلانی، رشد، شماره، تعداد، (عامیانه) وضع، به اندازه ی خاصی در ...
برق، درخشش، تلالو، جرقه، چشمک زدن، جرقه زدن، تلالوء داشتن سایر معانی: (مثل سطح آب مواج در نور خورشید) درخشندگی متغیر داشتن، تلالو داشتن، درخشیدن، رخشیدن، برق زدن، تابناک شدن، (مجازی) جلوه کر ...
نشاط، سرزندگی
رفعت، قد، قامت، قدر و قیمت، ارتفاع طبیعی بدن حیوان سایر معانی: بالا، ارج، مقام، پایه، رتبه، شان
وضع، حالت، موقعیت، پایه، مقام، وضعیت، حال، شان سایر معانی: (حقوق) وضع حقوقی، وضعیت قانونی، مرتبه، رتبه، ارج، منزلت، جاه، اعتبار، چگونگی، چونی، نهشت، بودش [کامپیوتر] وضعیت . [برق و الکترونیک] ...
غرابت سایر معانی: شگفتی، شگرفی، بیوارگی، بیگانگی
دوام، توانایی، قوت، پا، استحکام، نیرو، زور، قوه سایر معانی: قدرت، استواری، محکمی، سختی، قدرت کشش یا تحمل (وزن یا فشار و غیره)، صفات مثبت، محسنات، نکات خوب، نیکویی ها، ویژگی های برازنده، موضع ...
مزخرف، سفاهت، بیهوشی، بی علاقگی، خیره سری، خریت، حماقت، سبک سری، کند ذهنی سایر معانی: ابلهی، کودنی، کم هوشی، stupidness خریت
ملاحظه، نزاکت، کاردانی، سلیقه، درایت سایر معانی: مردم داری (مهارت در انجام کار یا گفتن سخن بموقع و بجا)، موقع شناسی، کیاست، فراست، تدبیر، ظرافت طبع، حساسیت (در امور هنری)، (در اصل) حس لامسه، ...
دما، درجه حرارت، درجه گرما سایر معانی: گرما، حرارت، تب [خودرو] شدت دما [شیمی] دما [عمران و معماری] درجه حرارت - دما [برق و الکترونیک] درجه، حرارت، دما [صنایع غذایی] درجه حرارت، دما [مهندسی گ ...
سه، شماره 3 سایر معانی: سه (3)، سه تا [برق و الکترونیک] سه [ریاضیات] سه