زندگی راحت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] اعسار، ورشکستگی
(حقوق) شرایط مخففه [حقوق] کیفیات مخففه
(قدیمی) فقر و فاقه، نداری، بی بضاعتی، بینوایی، بیچیزی
تحت هیچ شرایطی، به هیچ وجه
تحت شرایط موجود، فعلا
وضعیتها، حالات، شرایط روانشناسى : اوضاع ورزش : مقررات و شرایط اسبدوانى علوم نظامى : اوضاع
وسیله معاش، معیشت، معاش، اعاشه سایر معانی: گذران، وسیله ی امرار معاش
موقعیت، وضع موجود، وضع کنونی، حالت طبیعی سایر معانی: (لاتین) وضع موجود، چونی موجود، حالت طبیعیstatus(in) quoوضع فعلی یا کنونی
(conjunction) آمدیم (که)، به فرض این که، گیریم (که)، به فرض که supposing (that) he asked you to go, what then? آمدیم و ازت خواست که بروی، آن وقت چی؟
دایره ی خبیثه، بدپرهون، دوروتسلسل [ریاضیات] دور تسلسل، دور باطل، دور فاسد، دور