دایرۀ مدرج افقی [مهندسی نقشهبرداری] دایرۀ مدرجی که برای اندازهگیری زاویۀ افقی در بعضی از دستگاههای نقشهبرداری نظیر زاویهیاب، عمود بر محور اصلی دستگاه قرار دارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
دایرۀ ساعتی [نجوم] دایرۀ عظیمهای بر روی کرۀ آسمان که از قطب شمال و جنوب آسمان و یک جِرم مشخص سماوی میگذرد
دایره ساعتی، نصف النهار، حلقه مدرج سایر معانی: (نجوم - دایره ی کیهانی که از قطب کیهانی می گذرد و بر خط استوای کیهانی عمود است) پرهون کیهانی [زمین شناسی] دایره ساعتی، نصف النهار، حلقه مدرج ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] دایره ی موهومی
(هر گروه کوچک و اختصاصی که دارای قدرت یا نفوذ زیاد باشد) باند، جرگه، دار و دسته، درون گروه
[ریاضیات] دایره ی محاطی یک چندضلعی
[ریاضیات] مماس مشترک داخلی دو دایره
[ریاضیات] قوس کوچکتر دایره
[ریاضیات] دایره ی صفر، دایره ای با شعاع صفر
[عمران و معماری] دوایر موازی
بخشی از سالن تئاتر که زیر بالکن قرار دارد
[ریاضیات] دایره ی پائی، دایره ی محیطی مثلث پائی