نمودار شویش اجزای یک مخلوط برحسب زمان یا حجم [مهندسی بسپار]
واژههای مصوب فرهنگستان
نمودار شویش اجزای یک مخلوط برحسب زمان یا حجم [مهندسی بسپار - تایر]
حداقل تعداد رنگهای لازم برای رنگآمیزی گراف بهطوریکه رنگ هر رأس، از رنگ رأسهای مجاور متمایز باشد [ریاضی]
فامینۀ مربوط به فامتن X غیرفعال و متراکمی که در هستۀ یاختههای بدن غالب پستانداران ماده یافت میشود [زیستشناسی]
دو بُعد هر سامانۀ رنگ، بدون بعد روشنی، که فامنابی بر مبنای آن توصیف میشود [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ]
مقیاس دمایی که براساس توان تابشی جسم سیاه در طولِموجی معین تعریف میشود [فیزیک]
نمودار دوبُعدی مختصات رنگ که از رسم کردن بعد فام در برابر نابی حاصل میشود و مکان هندسی طیف را نشان میدهد [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ...
آمادهسازی سطح آلومینیم یا آلیاژ آلومینیم با محلول اسیدکرومیک برای بهبود چسبندگی رنگ بر روی آن [خوردگی]
آمادهسازی سطح آلومینیم یا آلیاژ آلومینیم با محلول اسیدکرومیک برای بهبود چسبندگی رنگ بر روی آن [مهندسی مواد و متالورژی]
ناتوانی مطلق در تشخیص رنگها و تفکیک هالههای رنگین|||متـ . تکرنگبینی monochromatism, monochromasia, monochromatic vision, monochromatopsia [زیستشناسی] ...