تراشهساز [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ماشینی برای تبدیل تمام یا بخشهایی از درختان به تراشه
واژههای مصوب فرهنگستان
رنده نجاری، تیشه نجاری، جیک جیک کردن سایر معانی: (عامیانه) سرحال، شاد، سر و مر و گنده، شخص یا ابزاری که chip می کند (رجوع شود به: chip)، خراط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(نوعی سگ ریزه اندام دارای گوش های تیز و پوزه ی روباه مانند) شیپرکی
جیر جیر، اشاره مختصر، جیر جیر کردن، اشاره مختصر کردن به سایر معانی: صدای جیک جیک (جوجه ی پرندگان و ماکیان)، جیک، جیک زدن
با حرارت، پر هیجان، گرم، جوشان، احساساتی سایر معانی: شادکام، سرخوش، خرمدل، سرحال، شاداب [مهندسی گاز] گرم، جوشان، جوشانده
فراخ، خوشدل، شوخ، سرحال، خرم، خوشنود، سرمست، سبک روح، خوش وقت، خشنود، سرخوش، پرنشاط سایر معانی: شاد، سرزنده، مسرور، خوشحال، سبکدل، پدرام، درخشان، سروربخش، معاشرتی و لذت گرای، همجنس باز (به و ...
خوشرو، خون گرم، خیر، خوش مشرب، خوش دماغ سایر معانی: تندرستی آفرین، سلامتی بخش، (آب و هوا) ملایم و سالم، (شخص) سر زنده و گرم، رفیق دوست، (در اصل) وابسته به نکاح و زاد و ولد، نکاحی، زایشی، واب ...
ماشینی برای قطع و تراشهسازی از تمام قسمتهای درخت [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]