[ریاضیات] پدیده ی شانسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رتبه و شغل صدر اعظم یا خانسالار، کاخ صدراعظم، ادارات مرکزی صدراعظم (که دفتر او در آن واقع شده است)، (در سفارتخانه یا کنسولگری) اداره ی مرکزی، chancellory : رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگا ...
صدر اعظم، رئیس دانشگاه سایر معانی: (انگلیس) عنوان برخی وزیران، منشی یا پیشکار سلطان یا بزرگمرد محلی، مهردار سلطنتی، (نادر) سردبیر سفارت یا کنسولگری، (در برخی دانشگاه ها) رئیس دانشگاه یا دانش ...
chancellery : رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
از هر راهی، به هر طریق، هر طور که شده، تصادفا، اتفاقا، الله بختی، برحسب اتفاق یاتصادف
[ریاضیات] اصول تصادفات
غیر ممکن
[ریاضیات] بازی های تصادف آمیز [آمار] بازیهای شانسی
[ریاضیات] قوانین شانس
(انگلیس - رییس مجلس لردان و مهر دار و رییس قوه ی قضاییه) لرد اعظم، لرد والا، بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاور مخصوصپادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
خاموش
شاید، اتفاقا، ممکن است، توان بود سایر معانی: (قدیمی)، تصادفا، ازقضا