[حقوق] قانون محل انعقاد قرارداد، قانون محل برگزاری مراسم ازدوج (در حقوق انگلیس)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحسین، ادعا کردن، افرین گفتن، اعلام کردن، جارکشیدن، ندا دادن، لله یا فریاد کردن, کف زدن سایر معانی: تحسین کردن، هورا کشیدن، آفرین گفتن، احسنت گفتن، فریاد کردن، تایید کردن، هلهله کردن، مورد ت ...
اغاز، جشن فارغ التحصیلی سایر معانی: آغاز، شروع، بدو، جشن پایان تحصیلی، جشن فاره التحصیلی [ریاضیات] ابتدا، آغاز
مناجات نامه، ایین نماز، اداب نماز سایر معانی: (کلیساهای فرقه های گوناگون) آیین تجویز شده ی نیایش در کلیسا
تجلیل، تکریم، درشت نمایی، بزرگ سازی سایر معانی: بزرگ نمایی، میزان یا قدرت بزرگ نمایی [سینما] بزرگنمایی - درشت نمایی [عمران و معماری] بزرگسازی - بزرگنمایی [برق و الکترونیک] بزرگ نمایی، تقویت ...
(در میان کاتولیک ها) ماردی گرا (روز پیش از چهارشنبه ی توبه که روز رژه و جشن است)، سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
مراعات، رعایت سایر معانی: پیروی (از)، پاس، برگزاری، رسم (رسوم یا مراسم)، تشریفات، (قدیمی) احترام، بزرگداری، تکریم، (کلیسای کاتولیک) مقررات گروه مذهبی یا صومعه
طرف، فرقه، قسمت، جمعیت، دسته، مهمانی، بزم، سور، یارو، بخش، فئه، حزب، دسته همفکر، دسته متشکل، مهمانی دادن یارفتن سایر معانی: هنگان، گروه، هیات، اکیپ، (عمل یا طرح و غیره) شرکت کننده، همباز، طر ...
تحسین، ستایش، پرستش، نیایش، چاپلوسی، تعریف، تمجید، رجز، خوشامد گویی صمیمانه، تمجید و ستایش کردن، نیایش کردن، تمجید کردن، تعریف کردن، علم کردن، ریشخند کردن، لاف زدن، خوشامد گویی کردن، ستودن، ...
بالا بردن قیمت، صف ارایی کردن، دوباره جمع اوری کردن، دوباره بکار انداختن، نیروی تازه دادن به، سرو صورت تازه گرفتن، گرد امدن، پشتیبانی کردن، تقویت کردن سایر معانی: (قشون در حال فرار یا عقب نش ...
نشانه، ایین دینی، سوگند ملایم، رسم دینی سایر معانی: (هر یک از مراسمی که حضرت عیسی مقرر کرده است مانند مراسم غسل تعمید یا ازدواج یا فوت و غیره - کاتولیک ها و ارتدکس ها هفت رسم و پروتستان ها د ...
بزم، مجلس انس ورقص سایر معانی: (امریکا - عامیانه) مهمانی خودمانی، مجلس رقص خودمانی، مهمانی پر سر و صدا، بزن و بکوب، shindy ز