مورب، اریب، تراگوش، تراگوشی، قیقاچ (cater-corner هم می گویند)، بطور مورب، کج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وراج، اذوقه رسان، سورسات چی سایر معانی: زاور، (کسی که شغلش تدارک و تحویل خوراک به مجالس عروسی و مهمانی و غیره است) سورسات چی
تهیه غذا [عمومی] کسبوکاری که در آن به تهیه و تدارک غذا و نوشیدنی در شمار انبوه، معمولا بهصورت قراردادی، میپردازند
واژههای مصوب فرهنگستان
صنعت خدمات پذیرایی [گردشگری و جهانگردی] مجموعۀ افراد و مشاغل و شرکتهایی که خدمات پذیرایی عرضه میکنند و یک صنف محسوب میشوند ...
مدیر خدمات پذیرایی [گردشگری و جهانگردی] مدیر بخشی از مهمانخانه که با استفاده از مهارتهای خود در طراحی و سازماندهی و اجرای ضیافتهای مهمانخانه به تبلیغ و فروش خدم ...
خون اشام، کرم صدپا، تراکتور زنجیری سایر معانی: (جانور شناسی) لیسه (یا لارو یا غنج یا غوزه ی کرم مانند برخی حشرات به ویژه پروانه و بید)، کرم حشره، بشکل کرم صد پا حرکت کردن [عمران و معماری] زن ...
خدمات پذیرایی شرکتی [گردشگری و جهانگردی] پذیرایی از مهمانهای یک سازمان بزرگ تجاری که یک شرکت پذیرایی آن را سازماندهی میکند
اشتی دهنده، میانجی
(جانورشناسی) کرم صد پای پیله ساز (جنس malacosoma و تیره ی lasiocampidae)، کرم صد پای پیله ساز
خدمات پذیرایی انبوه [گردشگری و جهانگردی] پذیرایی از شمار بسیاری از مردم در گردهماییهای بزرگ مانند مناسبتهای ورزشی
نازپرورده کردن، نوازش کردن، نیم پز کردن، اهسته جوشاندن یا پختن، بادقت زیاد بکاری دست زدن سایر معانی: (در آب گرم ولی نه آب جوش) آب پزکردن، تخم مرغ را آب پز کردن
قطر، دوگوشه، قاطع دو زاویه، مورب، اریب، قطری سایر معانی: قیقاچ، (هندسه و ریاضی) قطر، تراگوش، کژ، (هندسه و ریاضی) قطری، تراگوشی، دارای نشان ها یا خط های مورب، ناراست، دارای زاویه ی چهل و پنج ...